world of words

درمن  یک محکوم به حبس ابد

پیر و خمیده

با ذره بینی در دست

نقشه های فرار را مرور می کند!

 رسول یونان

اگر تنها موندید حوصله تون سر رفت هوس کردید کمی تفریح کنید حواستون به طرف مقابلتون باشه شما نمی دونید تعداد زخمایی که تو زندگیش خورده چقدره یا چقدر توان تحمل زخم جدید رو داره یه وقتایی می بینی همون زخم کوچیک که به نطر شما بی اهمیت میاد طرف رو از پا در میاره معذرت خواهی دکمه ی undo نیست که همه چیز رو به حالت اول برگردونه

راستی یک زن چطور می‌میرد
مرگش چگونه است؟

یا لبخند به لب ندارد
یا آرایش نمی‌کند
یا دست کسی را نمی‌فشارد
یا منتظر آغوشی نیست
یا حرف عشق که می‌شود پوزخند می‌زند...

آری زن‌ها اینگونه می‌میرند

#گابریل_گارسیا_مارکز

حال تنها گرد تنها گرد می داند که چیست

وحش بافقی

«داعشان» از دلم سرازیرند
چشم های تو شهر «کوبانی» ست

مثل «چنگیز خان» هوس دارم
بس که آغوش تو «خراسانی» ست!

میل من،عین« تازی» صحراست
عشوه های تو ،عهد «ساسانی» ست

اینک« اسکندرم»، و اندامت
«تخت جمشید» پاک ایرانی ست

حمیدرضابرزکار